اولین مقصد گردشگری ما به دعوت دکتر حسینی خواه از روستایی در ایتالیا شروع شد. این رویکرد آموزشی چند نکته جذاب برای من داشت. تاریخچه شکل گیری، شعار محوری و اهمیتی که به مستند سازی میدهند.
داستان این رویکرد از این قرار است که بعد از پایان جنگ جهانی دوم روستاییان روستای villa cella وسایل به جا مانده از جنگ را میفروشند تا با پول آن سینما بسازند (تا اینحا باید یاد سینما پارادیزو افتاده باشید) اما از اینجا بین زنها و مردها اختلاف نظر بوجود میآید.
تصمیم به رأیگیری میشود و در رأیگیری زنان پیروز ماجرا میشوند و این باعث میشود که در این روستا مدرسه ساخته شود. در همین زمان لوریس مالاگاتزی که یک کشیش بود و دیپلم داشت از این روستا عبور میکند. زنان از فرصت استفاده میکنند و از او میخواهند تا به عنوان معلم در روستا بماند. هنوز هم در روش رجیو امیلیا والدین موثر و شریک برنامه درسی هستند. الان جمعیت حدود 170 هزار نفری دارد و جالب است بدانید اولین بار پرچم اصلی ایتالیا در همین منطقه ابداع شده است. رجیو امیلیا در این منطقه ۳۴ مدرسه دارد و از تولد تا ۶ سال را تحت پوشش قرار میدهد.
شعار محوری مدارس رجیو امیلیا اینست:
«شاید این جمله ما متناقض باشد. ما باید در مدارس یاد بدهیم که نافرمانی کنند. حاصل نافرمانی شناخت خویشتن است. مطیع کردن باعث کشتن تفاوتهای فردی است. در نافرمانی توان، قابلیت، هوش و تمام تواناییهای ذاتی فرد بروز پیدا میکند.»
روزها در رجیو امیلیا به دو روز معمول که از ساعت ۹ الی ۳ بعدازظهر است و روز طولانی که از ۷:۳۰ صبح تا ۶:۳۰ بعدازظهر است تقسیم میشود.
برای معلمان هر دو هفته یکبار یک جلسه ۲ ساعته برای توسعه حرفهای در نظر گرفته شده است. صبح زود یک معلم که به نوبت انتخاب میشود از بچهها استقبال میکند.
چیدمان پرسنل به این صورت است که هر مدرسه یک مدیر با سابقه دارد و هر گروه سنی یک معلم. اگر گروه سنی بزرگ باشد ۲ معلم دارد و گروه ها ۱۰ تا ۲۰ نفره هستند.
هر گروه سنی یک آرتیست نیز دارد. این مربی هنر باید بیش از یک هنر بلد باشد و حداقل در ۳ تا ۴ هنر باید مهارت داشته باشد.
مربی هنر یار معلم یا دستیار معلم است. ولی به عنوان زیر دست نیست و مستقل عمل میکند. کودکان با نیازهای ویژه یک مربی مخصوص دارند.
در هر مدرسه و یا چند مدرسه یک پداگوژیست یا به تعبیری کارشناس تربیتی وجود دارد. هر مدرسه یک آشپز و کمک آشپز و یک خدمه دارد.
میتوان گفت اساس کار در اینگونه مدارس مستندسازی است. مستندسازی یعنی روایت کردن زندگی دانشآموزان و معلمان در مدرسه و این کار با هدف معناسازی و معناکاوی صورت میگیرد. یعنی معلم باید در دریافتهای خود از پیرامون عمیق باشد و بتواند از ابزار صحبت و گفتگو خوب استفاده کند.
یک معلم باید دارای حواس قوی و پرورش یافته باشد؛ به تجهیزات مستندسازی آشنا باشد. قلمی روان و ساده داشته باشد. تفسیر کننده خوبی باشد و دارای تفکر نقاد باشد همچنین بتواند انگیزه دهنده و ترغیب کننده باشد.
به طور خلاصه وجوه تمایز رجیو امیلیا موارد زیر است:
- کودک به منزله پروتاگونیست است؛ یعنی پیشروست. کودک نیاز به هول دادن ندارد فقط نباید مانع داشته باشد.
- کودک یک موجود اجتماعی است.
- کودک به منزله یک حامل ارتباطی است. به همین دلیل از ابزارهای ارتباطی زیاد استفاده میشود، البته بر روی ابزارهای ارتباطی جدید (شنیدن و گفتن) بیشتر از قدیمی (نوشتن) تاکید میشود.
- رجیو امیلیا سه نوع معلم دارد. والدین، معلم و محیط.
محیطْ معلم سوم است و باید به کودک آزادی، تحرک و پویایی بدهد. به تعبیری باید برای کودک الهام بخش باشد. باید افزود که مدارس رجیو کمتر از ۱۵۰۰ متر نیستند. یک طبقه هستند و درها از بیرون باز نمیشوند مگر با اجازه ولی از داخل راحت میتوان خارج شد.
در وسط ساختمان آتلیه قرار دارد و کلاس شیشهای است.
- معلم به عنوان دوست، همراه و راهنمای کودک است و نقش تسهیلگری دارد.
- معلم یک پژوهشگر و فردی فکور است. یعنی مشاهده میکند بعد فکر میکند و سپس اقدام.
- و مستندسازی به منزله ارتباط است و آتلیه و نمایشگاه جهان آرزوهای کودک است.
- والدین به منزله معلم، همکار معلم مدرسه هستند.
رجیو املیا جز رویکردهای زنده و پویای دنیاست و تاکنون جوایز زیاد آموزشی بینالمللی دریافت کرده است و توانسته به دیگر نقاط جهان صادر شود. از رجیوامیلیا درسهای زیادی میتوان آموخت.
0 Comments